چرا قطر سفرهای دریایی ایران برای جامجهانی را لغو کرد؟ | ستاد زیر نظر امیر قطر چه تصمیمی گرفت؟
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۷۰۳۳۹
به گزارش همشهری آنلاین، مهدی فرمهینی فراهانی افزود: با توجه به اینکه دو کشور ایران و قطر از طریق دریا میتوانند به هم متصل شوند، برای استفاده از پتانسیل سفرهای دریایی در سفرهای جام جهانی اقداماتی از اوایل سال جاری آغاز شد. این اقدامات شامل ساخت اسکلهها و پایانههای مسافری استاندارد در جزیره کیش و بندر بوشهر بود و همچنین با مالکان چند کشتی که در کشور وجود داشتند و سالیان گذشته در زمینه مسافربری و گردشگری فعال بودند، جلساتی برگزار کردیم و از آنها خواستیم برای ایام جام جهانی کشتیهایشان را تعمیر و آماده فعالیت کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فراهانی ادامه داد: برآوردمان این بود که با آمادهسازی دو کشتی، حدود ۱۵۰۰ مسافر میتوانند در هر سفر جابهجا شوند. ما در حال اقدامات نهایی بودیم که در سفر اخیر مدیرعامل سازمان بنادر به قطر بههمراهی وزیر راه و شهرسازی، قطر اعلام کرد وضعیت حملونقلش برای ایام بازیهای جامجهانی از قبل برنامهریزی شده و نمیتواند امکان انتقال زمینی مسافر را از بنادر حمد و بندر الرویس به دوحه فراهم کند.
سرپرست اداره کل امور دریایی سازمان بنادر و دریانوردی بیان کرد: قطر بندر دوحه را به یک سری از کشتیهای کروز اختصاص داده که قرار است در این بندر پهلوگیری کنند و پیشبینی کردند که حدود ۱۲ هزار تخت در این کشتیها قرار دهند تا مسافرانی که تماشاگر بازیها هستند بتوانند در این هتلهای دریایی پذیرش شوند. قرار بود کشتیهای ما به بنادر الرویس و حمد بروند که بهعلت بعد مسافتی که تا بندر دوحه دارند، الرویس حدود ۱۵۰ کیلومتر و حمد حدود ۲۵ کیلومتر از محل برگزاری مسابقات فاصله دارند، نهایتا قطر اعلام کرد اگر بخواهد کشتیهای ایرانی را در این بنادر پهلو دهد، نمیتواند وسیله نقلیهای برای انتقال مسافران به دوحه فراهم کند.
فراهانی با بیان اینکه این آمادگی و ظرفیت وجود دارد که بعد از بازیهای جام جهانی بتوانیم کشتیهایی که فعال میشوند و گواهینامههایشان تمدید میشود، روانه قطر کنیم، افزود: اما برای ایام بازیها، با وجود تمام آمادگیها و اقدامات خوبی که برای انتقال تماشاگران ایرانی انجام شده بود، قطر در واپسین روزهای نزدیک به شروع بازیها اعلام کرد که از پذیرش کشتیها بهدلیل عدم توانایی ترانسفر زمینی مسافران خودداری میکند و به همین دلیل نتوانستیم در این ایام کشتیها را برای انتقال تماشاگران فراهم کنیم.
وی درباره علت این بدعهدی قطر توضیح داد: در فروردینماه سال جاری، جلسهای در کیش برگزار شد و وزیر حملونقل قطر با وزیر راه و شهرسازی دیدار کردند و یک سری از بنادر و فرودگاههای ایران بهعنوان بنادر و فرودگاههای پشتیبان جام جهانی معرفی شدند، زمانی که ما از قطر این خواسته را مطالبه کردیم، اعلام کردند ستادی زیر نظر امیر قطر وجود دارد که بهتازگی شکل گرفته و وظیفهاش هماهنگی برای بازیهای جام جهانی است و تصمیماتی فراتر از وزارتخانههای قطر میگیرد و آنجا تصمیم گرفته شده که سرویسهای حملونقل جادهای ما نمیتوانند انتقال مسافران را به دوحه پوشش دهند. البته ما همچنان این پیگیری را ادامه میدهیم.
رانت بلیت ارزان جام جهانی در جیب دلالان تور | پای گردشگران جام جهانی به ایران هم میرسد؟ کیش از برنامه پرواز مستقیم به قطر حذف شد | اعلام نحوه سفر از کیش به دوحه کد خبر 718688 منبع: ایسنا برچسبها وزارت راه و شهرسازی جام جهانی قطر ۲۰۲۲ سازمان بنادر و دریانوردی ایران و قطرمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: وزارت راه و شهرسازی جام جهانی قطر ۲۰۲۲ سازمان بنادر و دریانوردی ایران و قطر جام جهانی کشتی ها بازی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۷۰۳۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در تنگنای توافق دوحه
در نهایت همانطور که رژیم صهیونیستی در بحبوحه بحث آتشبس و توافق، حمله زمینی به رفح را شروع کرد میتوان گفت اعتمادی به سرانجام رسیدن توافقات دوحه وجود ندارد...
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
«عیران ایتزیون» نائب رئیس سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، شنبه ۱۵ اردیبهشت، طی چند رشته توئیت به شرایط فعلی دولت غاصب و جنایتکار اسرائیل اشاره کرد و از جمله نوشته «از نگاه دولت آمریکا وقت به نتیجه رسیدن نتانیاهو و ارتش در جنگ غزه به پایان رسیده است» وی نوشت «سناریوها ـ گزینههاـی متعددی وجود دارد و سناریو وحشتناک، ادامه جنگ در سایه نخستوزیری ناکارآمد و کابینهای متشکل از مجرمان و فراریهاست».
«امیر بارشالوم» دهم اردیبهشت ماه در روزنامه «زیمان اسرائیل» نوشته بود «علاوهبر احزاب سیاسی و اکثریت شهروندان، هماینک ارتش، شاباک و موساد هم به نفع انجام توافق و تأخیر عملیات رفح فشار میآورند» و «بن کاسپیت» تحلیلگر برجسته صهیونیست، روز شنبه گذشته در روزنامه معاریو نوشت «نتانیاهو سه ماه است رفح را تهدید میکند، چرا؟ زیرا به نتیجه رسیدن اهداف با حمله به رفح، در حد معجزهای مثل رشد کردن خرماهای آبی رنگ در سواحل غزه و ظاهر شدن مسیح بوده و بسیار دشوار است».
این اظهارات وضعیت رژیم غاصب را پس از هفت ماه جنگ در غزه و توسل به انواعی جنایت نشان میدهد. هماینک رژیم با این وضعیت به اجبار به سمت مذاکرات سیاسی رفته و دستهای خالی آن مدیریت صحنه سیاسی را هم از دست آن خارج کرده است.
مذاکرات پیرامون جنگ غزه طی هفتههای اخیر با رفت و آمد مقامات مختلف به قاهره و دوحه صورت گرفته و حسب آنچه روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت در روز شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه منتشر کرد، طرفهای مختلف بر روی طرح سه مرحلهای توافق کردهاند.
هر چند ابهامات زیادی پیرامون این طرح وجود دارد و بهخصوص از آنجا که درباره بسیاری از جزئیات این طرح هنوز چیزی منتشر نشده و ظاهراً توافق صورت نگرفته است اما در عین حال اگر سند روزنامه اسرائیلی که محافل مصری و قطری هم به نوعی بر همه یا بخشهای اصلی آن صحه گذاشتهاند را خروجی مذاکرات سه هفته اخیر بدانیم، نکات زیر درباره آن اهمیت دارد:
۱ـ طرح آتشبس سه مرحلهای و همین مفادی که منتشر شده، در اواسط آذرماه سال گذشته ذیل عنوان «طرح قطر» مطرح گردید ولی دولت غاصب زیربار آن نرفت و آتشبس که در پنجم آذرماه به پایان رسیده بود، تمدید نگردید. این طرح تقریباً همان طرح است و از این رو اگر رژیم غاصب امروز به آن تن بدهد به چیزی تن داده که پنج ماه از پذیرفتن آن اجتناب میکرده و خود این بدان معناست که ارتش اسرائیل در این پنج و هفت ماه دستاورد اساسی که بتواند وزن خود را در توافق افزایش داده و یا از وزن خواستههای مقاومت بکاهد، نداشته است. عملکرد کابینه نظامی، دولت نتانیاهو و ارتش اسرائیل این شده که به چیزی که تن نمیداده تن داده و این معنایی جز شکست ندارد و این در حالی است که مقاومت فلسطین امروز همان چیزی را پذیرفته که پنج ماه پیش آن را پذیرفته بود.
۲ـ مفاد توافق سه مرحلهای در آذرماه سال قبل در دوحه بسته شده و طی دو هفته اخیر در قاهره بازخوانی شده است و این به معنای آن است که مذاکرات پاریس که از بهمن ماه سال قبل شروع شد و تا اوایل فروردین ماه استمرار داشت، عملاً به جایی نرسیده است. آمریکاییها سعی داشتند جنگ غزه را از طریق مذاکرات پاریس مدیریت کنند و نسخه سیاسی آن را بر مبنای خلع سلاح و اخراج حماس از غزه و ترتیبات سیاسی جدید برای اداره غزه بیرون آورند اما آنچه در نسخه منتشر شده دیده نمیشود همین سه موضوع حساس میباشد. این در حالی است که در این طرح خارج شدن کامل نظامیان اسرائیلی از غزه دیده شده است. آمریکاییها تلاش زیادی کردند تا پایان جنگ را با پایان مقاومت فلسطین گره بزنند و بایدن حتی در همین اواخر گفت راهحل در خلع سلاح حماس و اخراج آن از غزه است اما اینک همین آمریکاییها به اسرائیل فشار میآورند تا طرح سه مرحلهای را بپذیرد چرا؟ برای اینکه به تعبیر عیران ایتزیون هر کاری برای دستیابی اسرائیل به اهداف انجام شده و حالا دیگر وقت به پایان رسیده است.
۳ـ طرح سه مرحلهای ۱۲۴ روز یعنی چهار ماه بهطول میانجامد و البته در ۸۲ روز آن توازن نسبی در اجرا به چشم میخورد و در ۴۲ روز آخر آن با اما و اگر زیادی مواجه است. در دو مرحله اول و دوم؛ اسرائیل با موضوع آزادی اسرای خود مواجه است و آنچه در مقابل آن میدهد آزادی جمع بزرگی از زندانیان فلسطینی که تعدادی زیادی از آنان محکوم به حبس ابد میباشند و بازگشت آوارگان به منازل تخریب شده میباشد. این ستادهها و دادهها از آنجا که به نفع طرفین است، با تمکین طرفین، اجرائی میشوند. اما در مرحله سوم آتشبس، که عقبنشینی کامل ارتش از نوار غزه وجود دارد، اجرای توافق وابسته به اراده طرف اسرائیلی است. اگر رژیم غاصب نخواهد اجرا کند به این معناست که آتشبس در پایان مرحله دوم تمام میشود و جنگ از سر گرفته میشود. بنابراین اجرای کامل طرح دوحه با ابهام جدی مواجه است.
۴ـ در این توافق از دو موضوع حرفی به میان نیامد، که بسیار مهم بوده و در راستای مصالح و منافع طرف فلسطینی است؛ «آتشبس دائم» و «رفع محاصره غزه». در مذاکرات دوحه و قاهره در مورد این دو موضوع بحث زیادی صورت گرفته و این دو جزء شروط پذیرش آتشبس و آزادی اسرا از سوی حماس بوده است. حماس به درستی معتقد است تضمین رژیم غاصب به پذیرش آتشبس دائمی و موضوع رفع حصار به تنهائی و بدون ضمانتهای دیگر هیچ ارزشی ندارد؛ چرا که این رژیم به هر بهانهای حمله خواهد کرد و محاصره را نیز تجدید میکند. بنابراین حماس در روزهای اخیر از «تضمین بینالمللی» یعنی تضمین توسط شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یک شرط صحبت کرد. آمریکاییها به طور قاطع در مذاکرات گفتهاند ادامه آتشبس را تضمین خواهند کرد و درباره ارسال کمکهای انسانی هم تأکید کردهاند که چندان محل اعتماد نیست. اما آیا واقعاً به تضمین آمریکا و شورای امنیت جای اعتماد وجود دارد؟ آیا اگر اسرائیل بعد از ۸۲ روز یا بعد از ۱۲۴ روز جنگ را از سر بگیرد شورای امنیت یا آمریکا برای توقف آن، اسرائیل را مجازات میکند؟ وقتی بایدن با صراحت گفته است اسرائیل باید عملیات علیه مردم را به عملیات علیه حماس تبدیل کند، چه اعتمادی به تضمین او وجود دارد؟
۵ـ اما به آنچه در بند ۴ ذکر شد از منظر دیگر هم میتوان نگاه کرد و آن «قدرت مقاومت» است. میتوان گفت همان مقاومت که رژیم غاصب را پس از پنج ماه مخالفت (از اواسط آذرماه) به پذیرش واداشته است، همان میتواند مانع از سرگیری جنگ و در صورت از سر گرفته شدن جنگ، مانع به نتیجه رسیدن اسرائیل در جنگ شود. بنابراین اگرچه آمریکاییها با تأکید زیاد روی این موضوع که جنگ در پایان سه دوره آتشبس، دوباره از سرگرفته نخواهد شد، صحبت کردهاند اما اتکاء مقاومت به تواناییهای خود است. همان توانایی که ارکان اسرائیل را به وحشت انداخته است. همان که چند روز پیش، «بن کاسپیت» در معاریو نوشت «در مقابل فلج شدن ارتش اسرائیل، حماس بازوها و ابزارهای زیاد و درهم تنیدهای در اختیار خود دارد. ارتش اسرائیل از خانیونس خارج میشود، حماس به خانیونس بازمیگردد؛ ارتش اسرائیل مرکز نوار غزه را ترک میکند، حماس در این مناطق پدیدار میشود تا بدین شکل شاهد از هم پاشیدگی دستاوردهای ارتش اسرائیل باشیم.»
۶ـ در نهایت همانطور که رژیم صهیونیستی در بحبوحه بحث آتشبس و توافق، حمله زمینی به رفح را شروع کرد میتوان گفت اعتمادی به سرانجام رسیدن توافقات دوحه وجود ندارد بهخصوص که رژیم اسرائیل حتی پس از تکمیل حملات به رفح، خود را در وضعیت بازنده میبیند. در این بین اگر توافق کاملاً اجرائی شود، دو مشکل اساسی برای دو طرف بر زمین مانده است؛ ابقاء مقاومت مسلحانه برای اسرائیل و عدم رفح حصار برای مقاومت. در واقع تلاش دوطرف برای تحقق مهمترین خواسته خود ادامه مییابد و این یعنی با فرض تحقق بعضی از خواستههای طرفین، ماده نزاع برجای مانده است. واقعیت این است که تا زمانی که غرب به حقوق فلسطینیها به عنوان یک ملت که مهمترین آن حق حاکمیت است، تمکین نکند و سرزمین فلسطین به شرایط پیش از قیمومیت انگلیس و پیش از اشغال اسرائیل بازنگردد، مقاومت توأمان مسلحانه و مدنی برای آزادسازی این سرزمین ادامه پیدا میکند.